من یك مدتی غیب علی شده بودم و شما ها از دستم اسوده ..پی نوشت ۲ : امیر امیرقلی و سولماز ایكدر و چند نفر دیگر در مراسم گلزار خاوران دستگیر شدند ..
دم و دستگاه عدل اسلامی ، همیشه سركوب و سركوفت و كشتارش اماده است و از خدایش وعده پیروزی و حكومت جهانی پایدار به ارمغان گرفته و فریاد میكند … درخانه خود اما زندانها پر از مبارزین و مجرمین است ، یك زندانی و زندان نشانه ، بی عدالتی و ظلم و چپاول و غارت و سركوب …. است ..
ننگ به حكومت جهانی زندان و كشتار و شكنجه و جنگ و غارت و چپاول .. چه از نوع اسلامی بازاری و چه ازنوع بوش و بلری صنعتی یهودی مسیحی ….
پیوند ها
- فلسفه فقر و فقر فلسفه
- قصه ادم
- كافه نوستال های دردناك
- مثل درخت در شب باران
- مرا سریست با تو
- نوای نی
- نوشته های بی قرار
- نگاه بی حجاب
- همیشه دیر رسیدیم
- هر دولتی سركوبگر می شود
- ٱلاچیق تنهایی من .. از برادرم
- ٱگاهی
- پاندول
- پرواز تا………. ازادی
- الفبای سرخ
- الحاد نامه
- انارشیست عارف
- اندیشه نسل امروز
- اتوبوس ٱبی
- بامداد ازادی
- تجربه های ذهنی
- حقیقت
- دفتر ياد داشت
- روزگار غریب
- زبون چپكی
- زبور داود
- سبك مرده
- سبیل ها در باد
- شهر سنگستان
- عكسی كه ماندگار می شود
- عرصه ای برای دیالیكتیك
- عشق افلاطوني
پیوند ازاد
آن سال ۵۷ و ان شور بی شعور 
سلام حقیقت تلخ،نوشته ات خوب بود
این مثلن مد اسلامی رو حزب الهی های بی ترمز قبول ندارند و میگن حجاب فقط با چادر مشکی.
حزب الهی بی ترمز!
آیت الله آخوند محمود امجد: حزب الهی و بسیجی باید ترمز داشته باشند. آخوند باید ترمز داشته باشد.آدم نمی تواند گاز بده بره، زیرا توی دره می ره داغون می گرده.
بسم الله
سلام . کمی گرفتارم . یکی دو روز اینده در خدمتتون هستم . راستی اینکه نشد ! هی ما از طرز تفکرمون بره شما توضیح بدیم و هی شما یه کلمه هم نگی ! اصلا التر ناتیو یعنی چی ؟ میشه شما هم یه کم راجب اصول تفکرتون بگید ؟
راستی این بحث حجابم خوب کردید رفتید سراغش ! از بس همه جا راجع به حجاب همه چی گفتن الا حرف خود اسلام ، هیشکی اخر نفهمید حرف اسلام چیه ! …
در پناه خدا
_____________________________________________________
الترناتیو : یعنی امكانی دیگر … مثل …یك نظامی را رد می كنی جایگزینی می خواهد به این جای گزینی می گویند ، الترناتیو ..
ما این همه مطب نوشتیم ، شما شاید نصف و یاهمه و یا ده در صدش را خواندی متوجه تفكر ما نشدی ..
تفكر من را بپرسی ، ایجاد امكان جدید و بهتر و خود گردانی مستقیم مردمی ، شاید بتوان گفت نوعی سوسیالیسم خود گردان ..
وقت كردی جدی بودنت را بیشتر كن كه خانه از پای بست ویران است ..
راستی شما چرا برای نظرات تاییدیه گذاشتی ؟
در تفكر ما اگر اجبار مرگ و زندگی نباشد .. تاییدیه یعنی نوعی تصمیم گیری به تنهایی ، نوعی حذف ، نوعی سانسور …
سلام
اون بالایی هیچوفت در دسترس نیست یا همیشه خوابه یا که ما رو ادم حساب نکرده .جواب نمیده …
در مورد حجاب کاش حوصله ای بود تا حکایت نغز ایرج میرزا رو در این مورد مینوشتم اما چه کنم دگر حوصله ای نیست ..
از فردا احتمالا غذا خوردن اسلامی خوابیدن اسلامی و غیره هم دارای بورشور بشه و اونیکه زیاد احمق!!
من فكر مي كنم به خاطر تفاوت در مفهوم شعر من و شما متفاوت است
ميشه گفت مطلبت در مورد باز اجتماعي كردنه و اين لفظ در جهت توجيح كارهاي رژيم است
ممنون كه سر زدي و مرا تكان دادي
هر چیز زشتی را میشود زیر حجاب قایم کرد اما حجاب تنها حجاب اسلامی نیست همه ما نقابی بر چهره داریم که چهره واقعی ما را از دید دیگران مخفی میکند با این حجاب باید چه کرد؟ ایا این حجاب ونقاب هم مانند نوع اسلامی اش یکسره مذموم است؟ یا اندکی از ان قابل قبول است؟
______________________________________________________________________________
تیمور خان … من مشخص حجاب اسلامی با برنامه را مطرح كرده ام و منظور این حجاب و مد لباس دولت اسلامی است و پشت بند دارد .. شما بحث را به درازا كشیده و همه را دارای حجاب می كنی ..
خوب بقول شما بگوییم ، هر انسانی می تواند پشت « حجابی » قایم شود ، خوب بشود ما كه حوزه خصوصی افراد را به مثل جمهوری اسلامی و مسلمانها مورد بازجویی و بازبینی قرار نمی دهیم ..
یاد اشكان و «نگاه بی حجاب “ مان انداختی ، من سعی می كنم نگاهم بی حجاب باشد … شما چی …؟
باز ما را نبر به حوزه خصوصی انسانها كه پیچیده و نامحدود و راز گونه است و قابل بحث و دخالت نیست .. ما گفتیم كه مذهبی نیستیم ..!!
سلام.ممنون که به وبلاگ صدای هفت تپه آمدی.این وبلاگ در جهت حمایت ازمنافع کارگران هفت تپه است لطفا کمک کن
با لینک دادن ،معرفی به دیگران و یا یک مطلب در بلاگ خودت گذاشتن
بگو چه میشه کرد…
بسم الله
ممنون . تقریبا فهمیدم .
راستش متاسفانه یک خط هم از نوشته هاتونو نخوندم . چون طولانی بودن . منم اصلا ادم نوشته ی طولانی خوندن نیستم . نوشته های خودمم میبینید . موجز و شکلاتی .
الان وقتم ازادانه ولی ماه رمضون ترجیح میدم کمی تو لاک خودم باشم . برای بازخوانی روحم و مهتویاتش … البته قولم به شما سر جاشه .
راجع به تاییدیه هم ، تنها کامنت گذارم که مخالف جدی تفکرمه شمایی . اگه بنا به سانسور بود باید شما هم سانسور میشدی . کاری که من تاحالا نکردم . کردم ؟ البته یه دفعه دو تا کامنتتون حذف شد که اون هم کار خودم نبود . دوستی که پس بلاگمو داشت اشتباهی حذفش کرده بود . که بابتش معذرت می خوام . من می خوام اثبات کنم که تفکراتم حقه ! با سانسور به کجا میرسم اخه ؟ چه سودی برام داره ؟ ادمی که نتونه از تفکرش دفاع کنه همون بهتر که دهنشو ببنده …اما تاییدیه ای که گذاشتم سر یه ماجرای کاملا شخصی بود . مزاحمی که … و مشکلاتی که … بگذریم ! چرندتر از اونه که بخوام توضیحی بدم .
در پناه خدا
حجاب مورد نظر جمهوری اسلامی هم فلسفه اش با حجاب بر چهره همه ادم ها یکی است و هر دو یک مفهوم دارند یعنی خودت را علاقه ات را و تمایلاتت را سرکوب و سانسور کن.اگر رخصت دهی میشود در این باره بحث کرد.
________________________________________________________
حجاب مورد نظر جمهوری اسلامی ، ریشه اسلامی ، قرانی ، حدیثی ، تاریخی ، هم دارد ..
حجاب مورد نظر جمهوری اسلامی ، سركوب و سركوفت و تبعیض و جدا سازی زن از مرد است ..
روش ومتد در فلسفه اسلامی و جمهوری اسلامی همانطور كه شما میگویید ، خود سانسوری و سركوب تمایلات است در انظارعمومی ، درست است كه به خلوتگاه خصوصی انسانها هم دستبرد می زند ولی این مسئله بخاطر شكست و ناتوانی و از دست دادن باور و عقیده متحجر خودی است .. و گرنه .. چون به خلوت میرسند ان كار دیگر می كنند ..
همه ادم ها در تمام موارد خود سانسوری نمی كنند ، مجبور به خود سانسوری می شوند و این جاست كه این حجاب مردمی با حجاب جمهوری اسلامی متفاوت است و سركوب تمایلات اما ، جمهوری اسلامی و متحدین دست و دل و امكانات بازی دارند و خدایشان هم برای خودشان هم چیز را می بخشد ..
اما این جمهوری اسلامی فسلفه اش سركوب تمایلات مردم عادی و درست تر گفته شود .. فقیر و كارگر و بی پول و بیكار …. بی امكانات است ..
راستش منهم به وبلاگ شما سر زدم تا ببینم که شما چه خط و خطوطی رو دنبال می کنید . چرا که در بعضی از موارد (مثلا دخیل نبودن دین و مذهب در سیاست و …) دقیقا با شما موافقم و در وبلاگ آقا قاسم بخصوص نظرات شما رو بعنوان یک نظریه پرداز جالب دنبال می کردم ، اما راستش وقتی اومدم و مقداری از مطالبتان را خواندم بالاخره نفهیمدم که راه حل شما برای حل معضل این جامعه چیست؟ یا شاید سواد من نکشید که بفهمم . اما آنچه که من می فهمم این است که «از ماست که بر ماست» ما اگر نتوانیم به نظرات دیگران احترام گذاشته و بخصوص من و شما که در محیطی آزادتر زندگی می کنیم و معنی دموکراسی رو شاید بهتر بدانیم ، نتوانیم عقاید هم رو تحمل کنیم ، پس لایق همان رژیمی هستیم که بر گرده ما سوار است و مطمئن هستم که تا روشنفکر این جامعه من و شما باشیم هیچ امیدی به بهبودی نمی توان داشت و خوشا بحال همین آخوندها که بیشترین بهره را از این بحث ها می برند. ضمنا عقاید دینی و مذهبی هر شخص کاملا شخصی ست و من به شخصه به خودم اجازه توهین به کسی را به خاطر داشتن اعتقادات مذهبی نداده و نخواهم داد. با تشکر از اینکه برایم در این جا کامنت گذاشتید
دوست عزیز سلام، چرا اینطوری جوش آوردید؟ خوب است که در خارج هستید و حداقل از احترامات معمول بین خارجیها چیزی آموخته اید. ثانیا حقیقت تلخی که نمی تواند و جرات ایران را ندارد که خود را معرفی کند چطور می خواهد این آخوندها را از ایران بیرون کند و اقتصاد نمی دانم چی راه بیندازد و کذا و کذا می شود دهن را باز کرد و هر چیزی گفت اما در دنیای امروز حرف زدن مالیات دارد آنهم وقتی کسی اینهمه ادعای روشنفکری دارد. شما که به لباس مردم بند می کنید چرا وقتی کسی شما را خانم و یا آقا خطاب می کند اینگونه به خروش می آیید . بله من مسلمانم و اسم من علی است و همه مرا می شناسند و ادعاییی هم ندارم و اینهمه کاری که شما از خارج می خواهید انجام دهید را هم شعارش را نمی دهم به اسلام معتقدم و با نظریه این حکومت هم مخالفم . شما باید تعیین کنید که چه کسی مبارز است یا نه؟ هر کسی می تواند اشتباه کند شما تا کنون اشتباه نکرده اید؟چطوری از یک خطای طالقانی که بنوعی هم اصلاح کرد نمی گذرید؟ این را بدانید دوران استالینیسم گذشته و نوچه های او هم غلاف کرده اند.ایران هم اگر آزاد شود توسط همین توده های مسلمان است و بس. مثقالی ادب یاد بگیرید شعار را همه می دهند.
هر چه بیشتر میخوانم ، بیشتر به هم میریزم حقیقت گرامی .
علی آقای عزیز؛ نمیدانم جرات را در چه میبینید و در چه معنی میکنید ؟ از هیچ موضعی قصد دفاع ندارم . اما اگر نامی به میدان مبارزه بیاید میگویند دنبال مقام است و پست و اسم در کردن و معروف شدن ! اگر هم ناشناس باشی و نخواهی که بشناسنت میگویند که ترسیدی و جرات نداری ! واقعا این چه فرهنگ و چه رسمی هستش که حتمن باید قربانی شوی تا عده ای راضی شوند ؟ نمیدانم … واقعا نمیدانم به دنبال چه هستیم و در پی چه چیزی میدویم و عمر میگذرانیم !
حقیقت عزیز؛ از مائده های زمینی گفتی و مرا غرق کردی در خاطرات دوران نه چندان دور و رفته !
راه رفتن، هر جا که راهی در پیش رویم گشوده می شد
غنودن، هر جا که سایه ای مرا به خود می خواند
شنا کردن، در کرانه ی اب های ژرف
عشق ورزی یا خواب در کنار هر بستری
به هر چیزی جسورانه دست یازیده ام و در هر چیزی که آرزویم را برانگیخته است، برای خود حقی قائل شده ام( وانگهی آن چه آرزویش را داریم، ناتانائیل،بیشتر عشق است تا تصاحب. آه ! کاشکی همه چیز در برابرم چون رنگین کمانی رنگارنگ شود . کاشکی هر زیبایی جامه ی عشق مرا به تن کند و نقشی از آن به خود گیرد! » اندره زید » مائده های زمینی
بدرود …
این كامنت من در وبلاگ قاسم مقیمی
« همین “ پی ریزی اقتصاد صحیح و عادلانه برطبق ضوابط اسلام “ پی ریزی شده است ، ضوابط اسلامی یعنی بازار ازاد و كسب حلال و تجارت و اخوند و اقازاده ها ..و زندان و شكنجه و بریدن اعضاء بدن وسنگسار و تریاك ارزان تر از نان است ..
چه باید كرد ؟……..بایدمتحد شد و :
۱ ـ مذهب را از قدرت دولتی به زیر كشید ..
۲ ـ از كجا اورده اید ای پیاده كرد كه توسط كل مردم در پایان سال به اجرا گذاشته شود ..
۳ ـ ازادی بدون قید و شرط ، مطبوعات و تحقیق و نوشتار و گفتار و تشكل و … بدون دخالت دولت براه انداخت ..
۳ ـ جنایت و كشتار و قتلهای و….. انجام گرفته توسط مزدوران اسلامی و سایرین ..را افشا و تعقیب و به سرانجام رساند ..
۴ ـ برای همه بیكاران و فقرا از درامد كل كشور حقوق و مزایای حداقل زندگی تعیین كرد ..و…
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این جواب من به علی در وبلاگ گذر عمر ..
۱ـ كاری به جنسیت نداشته باشید ، اصل مطلب را بگیرید ..
كسان دیگری هم بسیار از تبار شما این روش تعیین جنسیت را پی گیری كرده اند ، مذهب جنس گرایی هم چاشنی دارد ..به نتجه مشخص نرسیده اند
۲ ـ نه عزیر جان من خوشبختانه ایران نیستم ..
۳ ـ این همه كار را هم تنهایی و یا باچند حزب و دسته نمی خواهم انجام بدهم ..
۴ ـ دایی قاسم ، سئوال كرده بود و من هم از نظر خودم جوابی برایش نوشتم .. از ان همه شما انكار دادگاه صحرایی را از خودتان به ان اضافه كردید ..
۵ ـ شما نمی خواهید و نمی توانید ، از مذهب در قدرت دولتی دست بر داید ، چه طالقانی و چه خمینی و..در راس قدرت دولتی ، یعنی همین جمهوری اسلامی ، حاضر و كنونی ، میشود ..
طالقانی همراه خمینی پشت تانك هم قرار بود بنشیند و همه ، به اصطلاح ضد انقلاب و گروهگ های امریكایی را به توپ ببندد …»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این كامنت شهلا در باره طالقانی :
به نظر من طالقانی محترم ترین و روحانی ترین آخوندی بود که کلمه روحانی شایسته ایشان بود و اگر ما فقط به تعداد انگشتان دستمان روحانی مثا او داشتیم کار انقلاب و این مملکت به این وادی کشیده نمی شد . یادش گرامی باد ..
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این كامنت من به شهلا در وبلاگ خودش :
عجب ، ما فكر می كردیم ، خدیجه سلطان و فاطمه زهرا و صغرا كبرا .. به مذهب پس مانده و هپروتی بیشتر معتقدند .. شهلای ما اما از خدیجه كبرا تر است ..
شما عجب استادی هستی ، وبلاگیستی یا چتیست ، همه چیز نوشتی جز اسم محل ..
اگر ان نظر مشعشعانه را در باره اخوند طالقانی نمی دادی ، هرگز من در نظر دانی شما كامنتی نمی گذاشتم ..
خانه از پای بست ویران است … خوب بهتر بگذار باشد .. نه شما و نه من دران خانه هستیم !
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خلاصه مطالبی كه توانستم اینجا جمع كردم و ..
۱ ـ نشان از ان دارد ، مریم ارامیان عزیز كه معتقد است برای جدایی مذهب از قدرت دولتی می بایست با مذهبی ها همكاری كرد ، چقدر از پایه سست است ، این مذهبی های معتقد به جدایی مذهب از قدرت دولتی همه اش نگران حقوق حقه اخوند هستند از حضرت خضر( اشكان ) بگیر تا علی و محمد و شهلا و كتایون و ..
۲ ـ همكاری با این به اصطلاح مذهبی های مدرات ، لازمه این است كه دست از نقد بی پروای ، دین ومذهب برداری و ان را پشت صحنه برای روز مبادا حفظ كنی ..
۳ ـ تازه این جماعت هیچ تمایلی برای اتحاد و همكاری ندارند ، و چند گانه برخورد می كنند در جایی جدایی می خواهند و در جایی به تعریف و توصیف مذهب می پردازند ، هنوز ما نشده ، تقصیر را بگردن ، من بی نام و نشان می اندازند و به حكومت اخوندی اسلامی عدل علی حق می دهند كه در قدرت باشد ..
جواب ابلهان خاموشیست فقط به عرض برسانم:
کسی که خدا را نشناسد حق را نمی شناسد .
______________________________________________________
ما خاموشیم تو احمق و یا شما خاموشی ما احمق ؟
كدام خدا ؟ كدام حق ؟ یعنی الله با اهورامزدا و شوهر مریم باكره وپدر عیسا و ارباب موسا چوپان و شیوا و هیوا و اهورا و نصورا ، یكی است ؟
الله شما كه برده داری را ازاد و تصاحب زن برده را حلال و بازار دلالی خرید و فروش را كسب حلال ، اعلام می فرماید ، بر حق است و از طریق كدام یك از انها شما به حق رسیده ای ؟
ممنون دوست عزیز از کامنتتان بله باید ازادی انسان ها را فریاد کرد
«دين افيون توده‌هاست »
همين و بس !
به اميد روزي كه مردم ما فكر كردن و انديشيدن را بياموزند و از تخدير اذهانشان توسط اين اراجيف دور شوند .
همينمان مانده كه دوباره به دست همان(!) بچه مسلمانها نجات(!) پيدا كنيم . يك بار نجات پيدا كرديم در مشروطيت و بار ديگر در انقلاب 57 . لابد هنوز هم مردم ما پي به حماقت‌هاي خود نبرده‌اند يا اين كه از احمق بودن خوششان مي‌آيد .
کاش می نوشتی » حجاب با برنامه ی بلند مدت »
راستی ای کاش روزی می آمد که » ندانستن درد مردم ما نبود » .
می خوانمت رفیق ، همیشه …
پایدار قلمت
بسم الله
سلام
سوال اول و دومتون به هم مربوطه پس بحثشو با هم میگم .
1و2 – پرسیدید : عاشق الله هستم یا خدا ؟ و اینکه این هر دو یكیه و یا الله شما هم هزار و یك اسم داره ؟
هر دینی خدای عالم رو جور خاصی معرفی میکنه . مثلا انجیل میگه خدا موجودی یکتاست که در عین حال در سه شکل تجلی کرده ، پدر و پسر و روح القدس ، یکی در عین سه تا . که البته تفسیرش با خودشونه نه ما .
توی فرهنگ اسلام خدا ، که علت فاعلی ( پدید اورنده ) و غایی ( هدف حرکت موجودات ) تمام مخلوقاته ، وجودی بی نهایته . ببخشید ،اما یه کم بحثش فلسفیه ، یه کم که چه عرض کنم !
موجودات همه محدود اند یعنی اگه در نظرشون بگیرید یه جایی به اخرشون میرسید . اما این راجع به خدای اسلام صدق نمیکنه . خدای اسلام مرزی نداره که اون ورش خدا نباشه . برای تقریب به ذهن مجموعه ی اعداد رو در نظر بگیرید که هر چی برید جلو ، باز هم با اضافه کردن یه یک ، ادامه پیدا میکنه و به سمت بی نهایت میره . اینجا جواب سوال دوم هم معلوم میشه ، وقتی خدا نامحدوده ، یعنی از هر عیب و نقص و شائبه ای مبراست پس شما هر چیزی رو که بشه به عنوان فضیلت در نظر گرفت که شائبه ی محدودیت توش نباشه میتونید به عنوان نام خدا در نظر بگیرید . و الله نام ویژه ایه که جامع تمام صفات خداست .
سه و چهار و پنجم با هم مربوط اند !
3و 4 و 5 – پرسیده بودید : کسی که عاشق بالاییه میتونه عاشق پایینی ها هم باشه ؟ قدرت و توان عشق ما نا محدود و بی نهایته ؟ اگه نیست ، چقدرش به بالا و چقدرش به این پایین تعلق داره ؟
شکلاتی و مجمل : مومنی که قران می خواد بسازه مصداق عینیه رحمته ! دریای عطوفت ! نسخه ی عینیش هم اهل بیت عیلهم السلام اند . حضرت سیدالشداء علیه السلام روز عاشورا برای دشمن خودش نگرانه ! دشمنی که همه ی خانواده و دوستانش رو از دم تیغ گذرونده و تا چند دقیقه ی دیگه هم خودش رو … اما تاریخ میگه نزدیک شهادت ، حضرت زره رو درمیارن و با عبا و عمامه حضرت رسول صلی الله علیه و اله میان میدون تا دشمن رو به راه خیر دلالت کنن …و از این دست فراوان در سیره هست که این مثال من دیگه قله شه !
اما ! مهم اینه که دل مومن مخروطیه که قله اش خدا نشسته و بر همه ی حب و بغض ها محیطه . ملاک محبت های مومن هم ، همون ملاک های شرعه . مومن هرگز به خاطر دل کسی پا روی دل خدا نمیگذاره . اینها همه مو به مو با ایات قران مستنده اما من ایات اش رو نمیگم که طولانی نشه . هرجا که لازم بود شما بفرمایید تا بگم .
دست اخر اینکه عارف مسلمون ، چون عاشق خداست ، عاشق همه ی مخلوقاتش هم هست ، مخلوقاتی که تجلیات اسمایی و صفاتیه خدا هستن .
سوال شش و هفت هم با هم .
6 و 7 – پرسیده بودید : رابطه الله شما با بازار ، چگونه است .. همان یك پنجم .. اگر كافی نبود چی ؟ اگر كسی پرداخت نكرد ، چی ؟
کافی نبود ؟ یه دودوتا چهارتای ساده لازمه تا معلوم بشه ، یک پنجم مازاد سالانه ی یه مولتی میلیاردر چند هزار ادمو سامون میده … اما اگه کافی نبود معلومه که کل جامعه فقیره . که باز در این صورت هم تکلیف معلومه . اسلام از هر نوع توانمندی ای دفاع میکنه . اسلام جامعه ی ضعیف و ادم زبون و تنبل و تن پرور رو برنمیتابه ! جامعه ای که همه اش فقیره ، باید تلاش کنه و ثروت تولید کنه تا رفاه عمومی بالا بره ، اسلام با رفاه در حالی که همه هم سطح ازش بهره ببرن که مخالف نیست ! با رفاه زدگی مخالفه . رفاه زدگی هم یعنی اینکه غرق شدن در لذت حلال باعث غفلت از یاد مرگ و اخرت بشه و برای شیوع گناه توی جامعه بستر سازی کنه .
اما اگر کسی پرداخت نکرد … شما برو دکتر ، مجرب ترینها ! نسخه بگیر ، بذار سر طاقچه و بهش عمل نکن ! نسخه بیماری ات رو شفا میده ؟ البته که نه !
هر قانونی ضمانت اجرایی لازم داره وگرنه از کشک هم کشک تره ! اینجا بحث حکومت اسلامی میاد وسط و معلوم میشه که دستورات اسلام هم مثل همه ی قوانین دیگه یه دنیا اگر مجری ای که تو جامعه قدرت داشته باشه ، نداشته باشه ، همون نسخه ی سر طاقچه اس ! و خدای حکیم اگه فکر اینجاشو نکرده باشه ، نستجیر بالله خوش خیالیه که برای یه دنیای تخیلی و غیر واقعی دین حیات بخش فرستاده .
8 – جزا و عقوبت در این دنیای واقعی است و یا ان دنیای تخیلی ؟
بی خیال ! شما عالم بعد از مرگ رو قبول ندارید ؟ … عب نداره خب .. چشمون کور اینم رو بقیه …
همین قدر بگم که رابطه ی دنیا و اخرت ، رابطه ی دنیای جنین و این دنیاست . یعنی شما اندامهایی رو که برای اون دنیا لازمته باید اینجا بسازی و با خودت ببری . حالا دیدید عقوبت یعنی چی ؟ عقوبت یعنی شما با خودت چشم نبری و تو اخرت کور متولد بشی .. یا با خودت کبر ببری و تو اخرت با یه مریضی لاعلاج به دنیا بیای … رابطه کاملا علی معلولیه ..
ببخشید اگه دیر شد … اگه طولانی شد ..
در پناه خدا .
____________________________
_____________________________________________________________________
چشممان روشن و نورانی ..
شما یك خط هم از نوشته های ما نخواندی ، جواب كامنت نویسی ات اما طولانی است ، خوب ما نه تاییدیه ای داریم و نه محدویت كامنتی ..
بگذریم ، جانم برای شما ارام و همه پرستنده های ماور طبیعه بگوید ، كه انسان با حربه ترس ، به رفاه و اسایش و همزیستی و هم بستگی نمی رسد .. چه ترس از نیروی مافوق بی نهایت باشد ، چه ترس از قانون زمینی بشری ..
چیزی كه انسان را به رعایت حقوق همدیگر و فهم و درك و همدردی با سایر انسانها، می رساند ، اگاهی و دانایی و پذیرفت زندگی اجتماعی است در روی این زمین گرد و در حال چرخش ..
چرا كه ادم های خیلی زیادی به خدا و نیروی مافوق معتقدند ، چه جنایت ها ، شكنجه ها ، حق كشی ها و حق خوری ها ، كه براحتی و با توجیه عمل خویش با توسل و وكالت از طرف مافوق ، در حق سایر انسانها نكرده اند .. برعكس ان هم ممكن است …
انسان اگاه نه از قانون می ترسد و نه از مافوق قانون خدایی و هیچ پاداشی هم از جایی و كسی متوقع و خواهان نیست ، اما با این وجود نه حاضر است به كسی ظلم كند ، نه شكنجه ، نه زندان ، نه گرسنگی ، نه دروغ و ریا و نه در پی توجیه كم كاری و خرابكاری ، و …..تنها خواری …..خویش است ..
ما چنین انسانمان ارزوست …!!
بدرود
حجاب براي زن محدوديت است و اسارت وي را در پي دارد و نماد ارتجاعي است
باز هم كشتار 67 آخ كه چقدر دلم با شنيدن اين سه كلمه مي گيره
—————————-
در وبلاگ ايران سرزمينم مطلب جالب و خواندني :
» وضعيت اسف بار و بازار كساد رسانه هاي جمهوري اسلامي»
را بخوانيد.
دقت کردی دارن با ما مثل ملت اشغال شده رفتار می کنن؟
بسم الله
سلام . منو سرکار گذاشتید ؟ هشت تا سوال خفن پرسیدید ، که جواب همه اش با هم میشه یه دوره عقاید اسلامی ، که من زور زدم یه پاراگراف کردم اش ، بعد میگید چرا اینهمه حرف زدم ؟ اگه دنبال بحث منطقی دو طرفه نیستید ، چرا طرح بحث میکنید ؟
اما پاسخ فرمایش اخیرتون :
» …عده ای دیگر امدند فرضیه ی دیگری تراشیدند ، گفتند : قبول است که از علم و دانش به تنهایی کاری ساخته نیست ، ولی از صرف فلسفه ی اجتماعی هم کاری ساخته نیست . یک نوع خوداگاهی خاص روشنفکرانه و به عبارت دیگر مسئله ی روشنفکری را مطرح کردند . امدند فرق گذاشتند میان عالم و روشنفکر . » سارتر » و دیگران امدند مسئله ی روشنفکر را طرح کردند ؛ گفتند از علم و عالم به تنهایی کاری ساخته نیست ؛ روشنفکر به وجود بیاورید . روشنفکر کیست ؟ » روشنفکر کسی است که یه نوع اگاهی خاص دارد که ان اگاهی خاص ، او را به سوی هدفهای انسانی می کشاند » . اگاهی جز اطلاع چیز دیگری نیست . اگاهی یعنی اگاهی . ایا اگاهی و اطلاع می تواند انسان بسازد ؟ سنایی ما بهترین حرفها را زده است که : » چو دزدی با چراغ اید گزیده تر برد کالا » . اگاهی جز اینکه فضا را برای انسان روشن می کند کار دیگری نمی کند . اگاهی به انسان هدف نمی دهد ، همان طور که علم برای انسان هدف خلق نمی کند . علم انسان را برای رسیدن به هدف هایش کمک می کند ولی به انسان هدف نمی دهد که از این راه برو یا از ان راه . علم به انسان کمک می کند در رسیدن به هدفها . علم می گوید من به تو وسیله می دهم ، مثلا اتومبیل می دهم ؛ اگر در گذشته تا قم یا قزوین می خواستی بروی دو شبانه روز طول می کشید حالا در عرض دو ساعت می توانی بروی . اما ایا علم می گوید که با این اتومبیل برو مثلا قم به کمک فقرا بشتاب یا برو انجا دزدی کن ؟ ماشین می گوید هر کار تو می خواهی بکنی من در اختیار تو هستم ، من نمی توانم تو را بسازم و به تو هدف بدهم … قران می گوید اگاهترین اگاهها شیطان بود ، خیلی هم خوداگاهیش کامل بود ، حتی خداآگاه بود . قران » خداآگاهی » را هم کافی نمی داند ؛ و اصلا برای اگاهی از ان جهت که اگاهی است جز ارزش روشن کردن ، ارزش دیگری قائل نیست می گوید شیطان خدا را می شناخت … به نبودت پیغمبران اعتقاد داشت و به وجود قیامت ، ( اقرار همه ی اینها را از شیطان نقل کرده است ) ولی در عین حال کافر بود . چرا ؟ زیرا مومن نبود . ایمان مسئله ای است مبتنی بر اگاهی ولی همراه با گرایش . ایمان یعنی تسلیم . یعنی خداآگاهی مقرون به گرایش و تسلیم در پیشگاه حق … » استاد شهید مرتضی مطهری ، فلسفه ی اخلاق ، ص 224-225
در پناه خدا .
___________________________________________________________________
_____________________________________
ما نگفتیم ننویس و این جا هم كه بی در و پیكر است و محدودیتی نیست ، اما .. نوشته ات بس قدیمی و اسطوره ای است … ما هرچه میگویم شما می فرمایی اسلام بهتر از ان را گفته است ..
۱ ـ شیطان یك اسطوره است و حقیقت شیرینی ندارد و تازه این شیطان اسطوره ای مومن و مسلمان را گول می زند ، من خداناباوری كه وجود سازنده شیطان را ، رد می كنم ، شیطان به من چه كار دارد ..
۲ ـ اگاهی و خدااگاهی كه شما تعبیر و تفسیر می كنید ، جلو هیچ جنایت و كشتار انسانها را نگرفته است ..
بر عكس خدا ی شما ، دستور می فرماید ، بكش و تصاحب كن وبرده بگیر و با برده اگر مسلمان نشد هر كاری جایز است .. و این برده داری و تجارت با اسلام و قوانینش و تاریخش درامیخته و یكی شده .. مثال فراوان است و شما حتمن هیچكدام را نخواهی پذیرفت ..
۳ ـ اگاهی با یكتاپرستی و تك رهبری و ولایت فقیهی ،در تضاد است .. چرا كه ان یكتا و ان رهبر و ان ولی همیشه و خود حق است ، تو اگاه هم باشی كه گفته و فرمان ان یكتا و ان تك رهبرو ان ولی ، نادرست و اشتباه است ، مجبوری سكوت كنی و فرمان را اجرا ، مثل ارتش و سپاه چرا ندارد ….
۴ ـ من زمانی از اگاهی می گویم ، اگاهی عصر مدرن امروزی همراه با دانش انسان باوری است .. نه عصر هپروت شیطانی ..
بدرود
درود…
هر انچه در تاریخ اسلام و در کلام پروردگار دیدم نشانی از اجبار حجاب ندیدم چه در کلام محمد نیز اینگونه نیست !
در بسیاری از ادیان به هنگام ورود به پرستشگاه این امر برای زنان جایز شده مثلا زردشت اینگونه هست..
اما با پوشیدن موی سر ونه به تن کردن از سر به پای کفنی مشکی!
اخر کفن زنانه هم داریم! با چادر … در جیب بقل .
اینگونه که اینان میگویند که نمیشود تصور کن خدیجه عایشه و فاطمه چگونه با این الگویی که شما در عکس اوردید گرمای خفن عربستان را تحمل کردند و تازه بر استر هم سوار….
_______________________________________________________________________________
________________________________________________
دامون عزیز ، تحقیق شما را در مورد دین اسلام اولیه ، فرض كنیم كاملن درست است ..
اما هیچ دینی ، دین یكتا و متحد نمانده و به مذاهب مختلف و بیشتر دشمن خونی هم تبدیل شده اند ..بهر حال اسلام و مذهب شیعه این است كه سی سال می بینیم و انهایی كه ایران زندگی می كنند با گوشت و پوست خود تجربه می فرمایند ..!!
امای دیگر .. یعنی می فرمایید این مسلمانها همگی حجاب زن مسلمان را از خودشان به قوانین و روش های دین اسلام اضافه كرده اند ، چرا و چگونه همه شاخه های مسلمانها حجاب و پوشیدگی حداقل مو و سایر اعضاء بدن كه برجستگی هایش نمایان نباشد ، را رعایت می كنند و توصیه مردان به زن مسلمان حفظ حجاب است ..
حكومت اسلامی ایران با توجه به مسئله ، حجاب زن در جمهوری اسلامی ، كه خودش را هم الگو برای سایر مسلمانها می داند ، مشكل اساسی دارد ..
خانم ها اگاهانه بدل می زنند و روش های گوناگون حجاب اختراع می كنند كه با حجاب مورد نظرجمهوری اسلامی فرق می كند ، اینجاست كه كله دانشگاهیان اسلامی بكار می افتد و الگو و مدل می سازند كه :
۱ ـ جلوی هر زن ایرانی گذاشته و اعلام فرمایند ، این است حجاب ..
۲ ـ برای مسلمانهای كشورهای دیگر هم ، مسلمان دو اتشه و بقول رفیقی ” حجاب با برنامه ی بلند مدت ” را ارائه دهند ..
بدرود
سلام به همه و سلام به حقیقت تلخ
و سلام به آقای آرام که در کامنتش نوشته:
(اگاهی جز اطلاع چیز دیگری نیست . اگاهی یعنی اگاهی . ایا اگاهی و اطلاع می تواند انسان بسازد ؟ سنایی ما؟ بهترین حرفها را زده است که : ” چو دزدی با چراغ اید گزیده تر برد کالا ”)
خب آقای آرام، شعر سنایی رو مصادره کردی تاروشنفکر رو کور کنی و اینو ننویسی>>> چو دزدی باعمامه و مجهز به دین مذهب آید میشود سی سال حکومت اسلامی یعنی سی سال دزدی و غارت و آدمکشی و جنایت و فقر و فحشاء که اسمش با تفسیر ولی مطلقه فقیه، جمهوری اسلامی است.
حزب فقط حزب الله، مرگ بر ضد ولایت فقیه، بخصوص مریم آرامیان.
.:: سودای محال ::.
در نیوشای خرد.
بسم الله
سلام
1 -ای بابا ! آخه برادر من ! مگه اندیشه رخت و لباسه که نُوِش بهتر باشه ؟ پس من الان هر چی دلم خواست به شما توهین میکنم بعدش که شما گفتی ناعادلانه اس ، میگم اووووووووووووووه ! بی خیال ! تا دنیا ،دنیا بوده ادم از عدالت حرف زده ، کهنه شده دیگه این حرفا …
2- شما داری پینگ پنگ بازی میکنی یا اسکوآش ؟ سوال پرسیدی ، جواب دادم . الانم باید جوابهای منو نقد کنی ، نه اینکه به بهونه ی اینکه کهنه و هپروته ، سقف رو نیگا کنی و صوت بزنی … این کاری که شما میکنی دیالوگ نیست اخوی ! مونولوگه !
3- قصد استاد از بردن اسم شیطان ، مصداق اوردن بود ، برای موجودی که علی رغم اگاهی زیاد ، ایمان نداره . که شیطان عارفیه که چپ کرده .. که به تمام رموز سیر و سلوک الی الله اگاهه .. منم قصدم اثبات وجودش نبود . شما قبول نکن که شیطانی هست ! اصلا مهم نیست . چرا ؟ به همون دلیلی که خودتون هم گفتید . همونکه گفتید : » چرا كه ادم های خیلی زیادی به خدا و نیروی مافوق معتقدند ، چه جنایت ها ، شكنجه ها ، حق كشی ها و حق خوری ها ، كه براحتی و با توجیه عمل خویش با توسل و وكالت از طرف مافوق ، در حق سایر انسانها نكرده اند .. » پس مثال کم نیست برای اینکه ممکنه ادم اگاه باشه ، اما افعالش اخلاقی نباشه . و همینکه خودتون فرمودین دلیلی بر علیه خودتونه . چون اگه قرار بود اگاهی این کارایی رو که شما ازش انتظار دارین داشته باشه ، باید همیشه داشته باشه ، که خودتون هم فرمودین نداره . ما هم نظر شما رو تایید میکنیم و میگیم نداره .. که چیز دیگه ای باید به اگاهی ضمیمه بشه تا انسان اخلاقی به وجود بیاد و اون چیز ایمانه .
4 -ببینید ، من الان نمی خوام خدای اسلام رو اثبات کنم ، اما قطعا هر جا ، هر فعل اخلاقی واقعی ای ( نه شعارش ، نه ژستش ، نه توهم اش ) انجام شده برای یه هدف ماورایی و مافوق دنیایی بوده ، یه چیزی که خارج از محدوده های دنیا و نفع شخصی بوده ، یه گرایش رو به بالا ! رو به ملکوت . حالا اون کشش ِ رو به بالا هر چی که تفسیر بشه من کاری ندارم ، مهم اینه که یه واقعیت والا و مافوق حیوانی بوده … وگرنه اگه پای یه همچین چیزی توی زندگی ادم باز نشه ، جز خودش و پر کردن وجود خودش چی میمونه ؟ بیاید به نوع بشر تخیلی نگاه نکنیم ، من اگه به یه امر مقدس و والا که باید به خاطرش کارهایی بر خلاف نفع مادی خودم انجام بدم ،و یه سیستم علی و معلولی که اگه مثلا توی این دنیا از یه سری چیزها نگذرم اون دنیا زندگی بدی خواهم داشت ، اعتقاد نداشته باشم ، جز خودم و اشباع وجود خودم از لذت ، به هر طریق ممکن ، هیچی نخواهم دید. دیگری به من چه ؟ به قول داستایوسکی تو برادران کارامازوف ( فکر کنم از قول ایوان کارامازوف نقل میکنه ) اگه خدا نباشه همه چی ازاده ! … مفاهیم اخلاقی بدون پایه ی محکم ، فقط یه مشت کلمات تو خالی هستن . مثلا برای یه گرگ مهمه که بچه ی یه گرگ دیگه گرسنه اس ؟ حتی ممکنه اونو غذای بچه ی خودش بکنه . ادم هم بدون اون گرایش های متعالی هیچ تمایزی با حیوانات دیگه نداره … حتی ویلیام جیمز ( روانشناسی که روانشناسی رو وارد مرحله ی تجربی و ازمایشگاهی کرده ) معتقده که این گرایشها که با جنبه ی طبیعی و مادی وجود انسان جور درنمیاد دلیل بر اینه که عالم دیگه ای وجود داره و این احساسها ما رو با اون عالم پیوند میده .و این شناخت ویلیام جیمز یکی از مصادیق این حدیثه معروفه که » من عرف نفسه فقط عرف ربه » .
5- خدا به دور ! خدای من گفته که : «بكش و تصاحب كن وبرده بگیر و با برده اگر مسلمان نشد هر كاری جایز است … » سندتون رو برای این حرفها رو کنید تا الساعه به یه همچین خدایی کافر بشم ! اسلام برده داری رو محدود کرد ، قانونمند کرد ، و اگه کاملا تحریم نکرد به خاطر این بود که نه مردم اون عصر زیر بارش میرفتن و نه ممکن بود ! اما رهبران اش تا جایی که تونستن با این فرهنگ غلط عملی مبارزه کردن . هی برده ازاد کردن ، هی شعار برادری و احمقانه بودن تبعیض نژادی دادند که » ان اکرمکم عندالله اتقاکم ! » .. فقط تقوا ، نه چیز دیگه .هی فرمودن کار کشیدن از گرده ی دیگری درست نیست ، که » ملعون ملعون من القی کله علی الناس ! » .. ملعون است ! ملعون است ! کسی که زحمتش را بر گردن مردم بیاندازد … هی گفتن مهمترین هدف از ارسال رسل اقامه ی قسط بین مردمه … شما اسم بلال رو نشنیدید ؟ برده ای که ازاد شد و موذن خوش صدا و محبوب حضرت رسول صلی الله علیه و اله بود ؟ …
6- تجارت ؟ این عیبه برای اسلام یا حسن ؟ که همه ی شئون زندگی بشر رو در نظر گرفته ؟ اگه مث مسیحیت تحریف شده ، که همه اش خلاصه میشه تو چند تا سرود و نون مقدس و اعتراف ، همین شما ایراد نمیگرفتید بهش ؟ که چرا جایی که بیشترین امکان لغزش و انحراف و ظلم وجود داره ، اسلام خطوط قرمز رو مشخص نکرده ؟ نه ! خدایی ! نمیگفتید این حرف رو ؟ ..
7- اما اگاهی و تضادش با داشتن رهبر . اول اینکه تنها رهبر و مربی بالذات انسان ، خود ٍ خداست . و دیگران هم ، از اون جهت که فرستاده ی معصوم ( از گناه و اشتباه در پیام رسانی ) او هستن ، مطاع اند . که البته جون هر کی دوست دارین این بحث عصمت و اون بحث ولایت فقیه رو بذارین برای بعد ! اما از اینکه بگذریم ، مگه غیر از اینه که تو همه ی امور دنیا رهبری فرد اگاه ، پذیرفته شده اس ؟ مثلا استاد شما توی دانشگاه ، رهبر و مربی فکر شماست ، نیست ؟ یا رییس حزب شما … او مربیه و شما متربی . هیچ هم نگران محدود شدن ازادی اندیشه ات نیستی . پس ماجرای رهبری فکری ذاتاً منافاتی با ازادی اندیشه نداره . مگه اینکه کسی بخواد حرفی رو که منطق قابل قبولی ، پشتوانه اش نیست به دیگری تحمیل کنه ، که اسلام هم هر دستوری که توی ایات قران و روایات داده ، با تبیین منطقی همراهه .
8 – اگاهی از اون جهت که اگاهیه این کارایی ای که شما ازش متوقعی رو نداره ، نه از اون جهت که اگاهی نو یا کهنه اس . سنتی و مدرن و پست مدرن و ترانس مدرن هم نداره ! … مثل اینکه شما از نسل های جدید کامپیوتر ، توقع کنی که مثل درخت ، تابستون که شد ، میوه بده !
فکَّم پیاده شد ! …
راستی ، مریم جان ، منم دخترم .
و العاقبه للمتّقین . و الحمد لله رب العالمین .
۱ ـ اندیشه لباس هم هست
عمامه بسر عبا بدوش ، نعیلین بپا
كیسه سیاه بسر ، شكل مخوف
لباس تحجر بازار برده فروشی به بر دارد
این اندیشه نه پنداری
ان بود كه دانشجو ، ازاد همی خواهد
ازادی اندیشه با ریش و پشم ، نمیشه
ازادی اندیشه همیشه ، همیشه ..
۲ ـ پینگ پونگ هم ورزش جدیدی است كه ما دیده و بازی هم كرده ایم ، اما « اسكواش » را فقط شنیده ایم ..نقد در كانتكس تقدس خوانایی و برد و مفهوم ندارد ، این كارهایی كه من می كنم ، شاید بتوان گفت شكافتن تقدسه ، نه سوت زدن و نگاه كردن ، دیالوگ هم در حیطه تقدس باز معنا و مفهومی ندارد ، این لغات جدید را استفاده می كند كه خودش را مجهز به دانش امروزی جلوه دهد وگرنه ، تفكر مذهبی خود منولوگ كامل است ..
۳ ـ شیطانی كه وجود ندارد ، نمی تواند عارفی باشد كه چپ كرده است ، پس زدی به صحرای كربلا ..
اسطوره شیطان اما ، قصه عبد و بنده و برده و پذیرش بدون چون و چرای ارباب و بالا نشین و پولدار و سكان دار ، كردن انسان در روی این زمین با منافع مادی خاكی است ..
این نافرمانی « مدنی » شیطان علیه خدا ( نافرمانی مدنی بود دیگر، خدای نكرده شیطان مسلحانه اقدام به مقاومت كه نكرد ) ، هم شنیدنی است ، خدا ، سازنده ای كه از ساخت خودش شیطان ، توقع فرمانبری كامل و بدون چون و چرا و پرسش دارد ، این ساخت اما پرسش می كند وبدون چون و چرا به ساخت جدید خدایش كه ادم باشد ، سجده نمی كند ، و این جاست كه از درگاه رانده می شود ..و انسان هم مانطور به سازنده اش نافرمانی می كند و از بهشت رانده می شود ، پس سرنوشت شیطان و انسان شباهت هایی دارد و شما فكر نمی كنید ؟ این سازنده نتوانسته ساخت خودش را بی عیب و نقص ارائه دهد ..؟
در این جا از اگاهی سوء استفاده كرده اید ، كه برداشت خود را ارئه نماید ، شیطان اگاه نیست فرمانبر و مطیع كامل است و فرمانبری و اطاعت با اگاهی در تضاد است .. فرمانبر اگاهیش دست فرمان دهنده است ..
اگاهی زیست مسالمت امیز این جهانی است كه می توان گفت ، با ایمان به این اصل و نبود فرمان دهنده ، انسان می تواند در صلح و صفا و ارامش زندگی كند و گرنه فرمانده ها دین می سازند و فرمان زاده ها مذهب جدا می كنند و انسانهای « اگاه » به جان هم می افتند ، همچنان كه بطور واضح این مسئله را در حال حاضر در عراق و افغانستان و پاكستان و اسرائیل و فلسطین و .. می بینید
۴ ـ نه این جا هم كاملن با شما مخالفم .. ان تفكر ولایی همیشه نگاهش و دستورش را از بالا گرفته و هر كی ثروت و زور و ارتش و سپاه و خشونت و بیرحمی و تقیه و زهد و ریا و …بیشتر داشته بر پایینی حكومت كرده است و این روند از اول تاریخ پیدایش اسلام و تا همین الان هم بر قرار است بوده است و بدون اسلام هم ان تفكر والایی همین است..
۶ و ۷ را تكراری و بی فایده می بینم ، چون روش اسلام هم مثل همه ادیان ، حفظ مالكیت خصوصی و سرمایه است در پایه و اساس ، در جاهایی از قسط و عدل حرفهایی زده ، كه هیچ وقت اجرا نكرده و تضاد درتضاد به درستی مباحث شما در اسلام هم فراوان است ..
جواب سئوال ۵ ـ مفصل است ، دارم مدارك جمع می كنم ، اما قصد من كافر كردن شما نیست ، بلكه اگاه كردن شماست ، شما اما، خودت در این بخش به تقیه و تفسیر متوسل شده ای ، “ اسلام برده داری رو محدود کرد ، قانونمند کرد ، و اگه کاملا تحریم نکرد به خاطر این بود که نه مردم اون عصر زیر بارش میرفتن و نه ممکن بود ! اما رهبران اش تا جایی که تونستن با این فرهنگ غلط عملی مبارزه کردن . هی برده ازاد کردن ، هی شعار برادری و احمقانه بودن تبعیض نژادی دادند “
قرانی كه مدعی كامل بودن هست ، قدرت مافوق خدایی هم پشت سر داشته ، با تفسیر شما به دانش امروزی می شود پوپولیست ، پس ، ناقص بود و توان از بین بردن برده داری را نداشت ، تا به قول شما رهبرانش در طی قرنها با این فرهنگ غلط و به گفته من با این شیوه استثمار ، مبارزه عملی كنند ..
انگار شما بخوبی می دانید كه برده داری در اسلام ، ازاد بوده است و به این شكل تفسیر می كنید .. چیزی كه قابل تفسیر باشد ، ناقص است ..
بدرود
سلام به همه، سلام به آرام
کامنت هااز مد اسلامی و حجاب اسلامی رسید به اخلاق و اخلاق اسلامی.
آرام نوشته:
ممکنه ادم اگاه باشه ، اما افعالش اخلاقی نباشه. چیز دیگه ای باید به اگاهی ضمیمه بشه تا انسان اخلاقی به وجود بیاد و اون چیز ایمانه.
خب آرام قبول داری اخلاق هم نسبی است؟ چون بگفته خودت زمان محمد پیغمبر اسلام یک مسلمون مومن و با اخلاق وظیفه اخلاقی در مقابل کنیز و غلام های خودش داشت که مناسب با همون زمون بود، خب دوران برده داری گذشت اما اخلاق اسلامی تغییر نکرده است. هنوز در حوزه های مذهبی اسلامی، احکام خرید و فروش برده و حقوق صاحب برده تدریس میشه.
آرام، این به خودت مربوطه که رفتارت با ملاک های اخلاقی اسلامی مناسب باشه. اما ملاک های اخلاقی اسلامی شما مسلمون ها حکم اخلاقی و اجرایی برای بقیه انسان ها نیست.
دوست عزیز سلام
ممنونم که به وبلاگم سرزدی.من هم با این مرام و روش حکومت کاملا وخالفم .اما این رو به اسلام ربط نمی دم.دقیقا با شما هم نظر بودم تا زمانی که به مطالعه قران پرداختم .حقیقت دین با این چیزی که درکشورمون شاهد هستیم 180 درجه متفاوته.اینها درد قدرت و سلطه دارند و تمسک به دین کارشون رو راحت می کنه.
دین داشتن سخت نیست همون طور که خداوند وعده ی خودش رو به جمیع موحدین می ده.
«پاداش ایمان آورندگان،یهودیان،نصارا،صائبان،و آنان که به خدا وروزقیامت ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند ،نزد پروردگارشان محفوظ است،نه ترسی دارند و نه اندوهی»بقره –60
شما تا حالا دیدید کس یاز این دست آیات حرفی بزنه؟مانورشون روی ایاتیه که به نفعشونه.برخورد سلیقه ای با کتاب خدا و دین.خداوند هم کسانی رو که قرآن رو پاره پاره و جزء جزء میکنن نفرین می کنه.
او پنجره چوبی دوست داشت و من او را …
1سلام.
-کافی بود چند تا از پست هایم را می خواندید تا متوجه شوید محتوای وبلاگ من با این چیزی که شمامی گویید اصلا منطبق نیست .من اینجا اصلا حرفی از دین ومذهب نمی زنم (حداقل تا حالا)چه رسد به ابروداری از مذهب یا تفسیر و تعبیر دگرگونه از دین .
2-به فرض هم که تفسیری متفاوت از به قول شما متولیان دین(که از نظر من اصطلاحی نابجاست ، دین متولی نمی خواهد)وجود داشته باشد چرا باید حرکتی نابجا و کلیشه ای و عقب افتاده تلقی شود؟
3-من در جواب پست شما ،نظرم راگفتم .اگرناراحتتان می کرد می توانستید قسمت نظرات راغیر فعال کنید.
4-من نگفتم قران خوبی هایی هم دارد.که قران سراسر نور و خیر و برکت است وچراغی ست برای جویندگان واقعی حقیقت .کسانی که با ان سلیقه ای برخورد نمی کنند و تنها به جستجوی منافع خودشان درایات ان نیستند.
5- اگر دوست دارید حقیقت دین را آن چیزی ببینید که حکومت داران و به قول شما متولیان دین!!دوست دارند ،و بعد رو ترش کنید وبگوید ایراد از دین بود ،میل خودتان است ولی ان وقت نمی توانید خرسند باشید که حقیقت جو بوده اید
6-لنا اعمالنا ولکم اعمالکم ،لا حجه بیننا و بینکم .
7-موفق باشید.
دوست عزیز همین طور که خودتان هم گفتید نه تنها تخصصی در این زمینه ندارید بلکه حتی مطالعه ی ساده ای هم نسبت به ایات قران ندارید.قران بیانی ست برای همه ی مردم و همه با هرفهمی می توانند از ان استفاده کنند.اگر با روحی ازاد و نه بدون جبهه گیری و غرض ورزی و همین طور با حالت تایید به مطالعه ی ان بپردازید آیات آنرا به هیچ عنوان شیطانی نمی خوانید.
دوست من بجای مراجعه به سایت های مختلف و تعبیر و تفاسیر گوناگون بهتر است به ذهن آزاد خود اجازه ی تصمیم گیری بدهیم وبگذاریم خود قران حرف بزند نه مفسران مخالف و یا حتی موافق ان.
من دراولین مطالعه یی -که نمی توانم بگویم بی طرفانه بوده واندکی غرض ورزی را چاشنی نداشته-از قرآن هیچ کدام از این تناقضات و تعارضات راندیدم .
بد نیست به لحن عصبانی اولین کامنتی که برایم گذاشتید کمی دقت کنید تا به من حق بدهید که به آن «اگر»اول جمله تان اصلا توجهی نکنم.با این وجود اگر ناراحتتان کردم همین جا ازشما عذرخواهی می کنم .
بازهم می گویم «لنا اعمالنا و لکم اعمالکم ،اعمال ما برای ما و اعمال شما برای شما بین ما و شما دشمنی وجدلی نیست» (که برادر من!)
از انجایی که ادمی اهل مجادله نیستم من هم علاقه ای به بحثی که درآن راه بجایی نیست ندارم مخصوصا گفتگویی که طرف بحثم حالت تهاجمی به خودش بگیرد (اشاره به آخرین کامنت شما)ولی اگر شما علاقه به ادامه گفتگو داشته باشد برای تمام ان به قول شما تعارضات از خود قران پاسخ خواهم داد.
شاد باشید.
نکند انتظار دارید بگذارند این بی ناموسی ها رواج پیدا کند! ما طرفدار سیاست چماق و قلچماق هستیم!
در ضمن حساب امپریالیسم از استکبار جهانی جداست. حق هر دو را کف دستشان می گذاریم! نکند خودت با امپریاللیسم نسبتی داری؟!